دیوارهای شیشه ای
چت روم
درباره ما


سبحان بدیعی
با سلام.به وبسایت خودتون خوش اومدین.بنده سبحان بدیعی هنرجوی سال دوم رشته کامپیوتر هستم و در هنرستان حرفه ای ((عسگری))استان آذربایجان غربی در حال تحصیل ام و همواره سعی میکنم که این سایت رو به آخرین مطالب علمی دنیا آپدیت کنم و بیشتر مطالب در علوم سخت افزاری و نرم افزاری کامپیوتر متمرکز بشه.ممنونم واسه حمایت های تمام عزیزان از جمله دبیران هنرستان، هم کلاسی ها و شما وبگردان محترم. Hey. Welcome to your website. Servant Sobhan badie second-year student in the School of Computer Science and am a professional ((Askari)) West Azarbaijan studying and I always try to update this website with the latest scientific world. and most of the content was focused on hardware and software. thank you for all the support for my loved ones, including school teachers, classmates and respected your browser.
ايميل : ss.badie@gmail.com


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 301
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 303
بازدید ماه : 586
بازدید کل : 131519
تعداد مطالب : 378
تعداد نظرات : 2971
تعداد آنلاین : 1



  • تاريخ ارسال : 2 بهمن 1391, 8:7
  • دسته بندي : <-CategoryName->
  • نويسنده : سبحان بدیعی

روزی دانشمندی آزمایش جالبی انجام داد.

او یک آکواریوم ساخت و با قرار دادن یک دیوار شیشه ای در وسط آکواریوم آن را به دو بخش تقسیم کرد.

در یک بخش ماهی بزرگی قرار داد و در بخش دیگر ماهی کوچکی که غذای مورد علاقه ماهی بزرگتر بود.

ماهی کوچک،  تنها غذای ماهی بزرگ بود و دانشمند به او غذای دیگری نمی داد.

او برای شکار ماهی کوچک، بارها و بارها به سویش حمله برد، ولی هربار با دیوار نامرئی که وجود داشت برخورد می کرد،

همان دیوار شیشه ای که او را از غذای مورد علاقه اش جدا می کرد...

پس از مدتی ماهی بزرگ، از حمله و یورش به ماهی کوچک دست برداشت.

او باور کرده بود که رفتن به آن سوی آکواریوم و شکار ماهی کوچک، امری محال و غیرممکن است.

در پایان دانشمند، شیشه وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت.

ولی دیگر هیچگاه ماهی بزرگ به ماهی کوچک حمله نکرد و به آنسوی آکواریوم نیز نرفت.

دیوار شیشه ای دیگر وجود نداشت، اما ماهی بزرگ در ذهنش دیواری ساخته بود که از دیوار واقعی سخت تر و بلندتر می نمود و آن دیوار، دیوار بلند باور خود بود.

باوری از جنس محدودیت! باوری به وجود دیواری بلند و غیرقابل عبور! باوری از ناتوانی خویش!

" لطفا دیوارهای شیشه ای اطراف خود را که ناشی از باورهای غلط است، بشکنید..."

(برگرفته از کتاب "تو تویی؟")



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تبليغات